مرحله جذب در طرح صالحین(برای دیدن ادامه ی مطلب بر روی عکس های مربوطه کلیک کنید)
از آنجا که مسئولیت مربی صالحین، چیزی شبیه به مسئولیت مبلغان راه خداست و مربی در واقع تالی تلو انبیای الهی در دعوت انسانها به سوی خدا به شمار میآید، پس باید توجه داشت که یکی از نبایستههای اساسی جذب که از همان آغاز به شکل غیر مستقیم در مخاطبان اثر میگذارد، طلب دستمزد و اجرت و حقوق و مزایا، در قبال انجام رسالت مهم مربی گری تربیتی است. در تاریخ ادیان آسمانی و نیز آموزههای دینی به کرات دیده میشود که همواره شعار منادیان دعوت به حق و حقیقت این بوده است که ما از شما در قبال این دعوت اجر و مزد نمیخواهیم و پاداش این کار را تنها از خدا خواستاریم.
شروع فرایند جذب، در واقع، به مثابهی رخ دادن یک اتفاق مهم است که طی آن ناخاسته دلهای مخاطبان به سمت عامل جذب یعنی همان مربی یا سرگروه متمایل و راغب میگردد.
که البته منظور از مخاطب در این فرایند، جوان و نوجوانی است که سرزمین دلش آماده کشت و بذر حق و حقیقت است و به طور فطری گرایش به معنویات، پاکیها و فضایل دارد ...
یکی از رموز موفقیت ائمه اطهار علیهم السلام و انبیاء الهی در جذب دلها به مکتب آسمانی اسلام، دعوت بسوی خداست. به دیگر سخن آنکه انبیاء الهی و امامان معصوم علیهم السلام در طول حیاتشان همواره «داعی الی الله» بودهاند و چون بازگشت بسوی خداست، بطور فطری در نهاد هر انسانی، دارای جذبهی معنوی و درونی است، پس ایشان همواره دلهای زیادی را به خود مشغول میکردهاند.
یکی از عوامل موثر در انجام فرایند جذب، توان برقراری ارتباط با متربی، از سوی مربی و سرگروه است. البته، هر چند برقراری ارتباط فی نفسه و بخودی خود، در واقع هنر مربی و سرگروه به شمار میآید اما باید توجه داشته باشیم که هرگز در این زمینه بدون مخاطب شناسی درست، نمیتوان با دیگران ارتباط برقرار کرد چنانچه اسلام از یک سو به کیفیت برقراری ارتباط اشاره دارد و در آموزههای تربیتی خود حتی نوع، عمق و نحوهی نگاه کردن افراد را نیز در جذب مخاطب موثر میداند...
افلاطون برای تربیت معنا و مفهومی"راز آلود" قائل میگردد که به سادگی نمیتوان حقیقت آن را فهمید. یکی از دلایل راز آلودگی تربیت این است که وجه تمایز آن با تعلیم، شفاف و روشن نیست. تربیت، در فضای کاذب و مصنوعی صورت نمیپذیرد و آموزگار و معلم هرگز در قالب آموزش و تعلیم صرف قادر به تربیت نخواهد بود چرا که تربیت امری است پرورشی و اصیل که تنها از عهده مربیان آگاه و دلسوز بر میآید ...
بچههای جبهه نوعاً به کسانی که فضیلت و تقوای بیشتری داشتند و صبر و شکیبایی و نیز داشتن سعه صدر معروف بوده و در سختیها و شداید، تکیه گاه سایر رزمندگان به شمار میآمدند عناوین تکریم آمیز "حاجی" و "سید" را اطلاق میکردند. و حتما نیز میدانید که نوعا هیچ کدام از "حاجیها و سیدهای دوران جنگ" به کسی پول نمیدادند، رزمندههای نوجوان را کوه و اردو نمیبردند و درگیر و دار جنگ و جبهه و جهاد، خبری از جایزه و تشویق نبود...
همانگونه که آهن ربا، با داشتن خاصیت مغناطیسی، میتواند برادههای آهن را به خود جذب کند، در انسان نیز خواص و نیروهای خاصی وجود دارد که او را به یک منبع مولد و پویای جذب و دفع فعال تبدیل کرده است.
نیروهای مغناطیسی خاصی همچون: عشق، محبت، صفا و صمیمیت، همگی از جمله خواص منحصر به فرد انسانند که موجب گرایش سایر همنوعان به وی میشوند.
نظرات شما عزیزان: